ترنمترنم، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 23 روز سن داره
حسینحسین، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 4 روز سن داره

ترنم دردونه مامانی و بابایی

ترنمم

به ياد داشته باش هر وقت دلتنگ شدي به آسمان نگاه كن .

كسي هست كه عاشقانه تو را مي نگرد و منتظر توست .

اشكهاي تو را پاك مي كند و دستهايت را صميمانه مي فشارد .

تو را دوست دارد فقط به خاطر خودت .

و اگر باور داشته باشي مي بيني ستاره ها هم با تو حرف مي زنند .

باور كن كه با او هرگز تنها نيستي. فقط كافيست عاشقانه به آسمان نگاه کنی

 

64

پدرم

بايد دختر باشي تا بدانی پدر لطيف‌ترين موجود عالم است... بايد دختر باشي تا ته دل‌ات قرص باشد که هيچ‌وقت جای دست پدر روی صورت‌ات نخواهد افتاد مگر به نوازش!   بايد پدر باشي تا بداني دختر عزيزترين موجود عالم است... تا پدر نباشی نمی توانی درک کني دختر داشتن افتخار پدر است!!! بايد دخترِ پدر باشی تا احساس غرور کني...   بايد پدر- دختر باشيد تا بدانيد چه شگفتی هايی دارد اين عالم! چه عزيز است اخم تلخ پدر و ناز دختر... چه نازک است دل پدر که طاقت ديدن اشک دختر را ندارد... بايد پدر-دختر باشيد تا...   ...
15 شهريور 1392

اندر احوالات ترنم در 11 ماهگی

ترنمم الان دقیقا 10 ماه و 27 روزت هست دیگه کمکم داری وارد یک سال میشی اما تو غذا خوردن خیلی اذیت میکنی غذاهای جامد که اصلا نمی خوری هنوز هم باید سوپ هات رو میکس کنم اهل میان وعده مثل نون و بیسکویت و فرنی هم که نیستی وزنت الان 8/150 هست دور سرت 46 قدت 73.تو 8 کیلو گرم گیر کردی دوست دارم غذات رو عالی بخوری بزرگ شدی زودتر. باشه مامان.آفرین راستی الان دوتا دندون بالا داری دوتا مروارید هم پایین فعلا خبری از دندون جدید نیست. کلمه هایی هم که بلدی dada -بابا-ماما- -A sa (یعنی الو سلام) هست . یکم ایست میکنی و دوقدم به تنهایی میری اما سریع میشینی  علاقه چندانی به ایستادن و راه رفتن نداری آخه  به همه امورت با چهار دست و پا ...
13 شهريور 1392

ترنم نازم در 11 ماهگی

مامان جونم اینجا اومدیم کرج دشت بهشت خیلی بهت خوش گذشت. بابا حسین جونت داره با شما سرسره بازی میکنه ترنم جونی اومده امامزاده حسن داره زیارت میکنه نازگلم خیلی زبل شدی ها!!!اومده بودیم شام بیرون که موقع رفتن این وسایل بازی رو دیدی کلی گریه کردی با باباجون آوردیمت اما نمیشد سوار هیچکدوم  بشی آخه واسه سن شما زود بود ولی شماقانع نشدین  آخر بابایی شما رو نگه داشته بود و شما سوار زنبور ها می چرخیدین خیلی ذوق کردی و دو مرحله سوار شدی ولی بابا جونت آخرش سرگیجه گرفت.قدر باباجونت رو بدون خیلی  دوست داره. ...
13 شهريور 1392

وقتی مادر میشی...

وقتی مادر میشی دنیا کوچیک میشه ... اینقدر کوچیک که هیچ کس غیر از خودت این دنیا رو نمیبینه . دنیات میشه ماشینهای اسباب بازی... دنیات میشه رنگها ... دنیات میشه عروسک.... با کودک شیر میخوری ... با کودکت چهار دست وپا میری .. با کودکت رشد میکنی .. بزرگ میشی .. اینقد بزرگ که همه میفهن مادری ... یهویی کوه میشی .توانت میشه ۱۰۰ برابر .دیگه مریض نمیشی ..دیگه نمی نالی وقتی مادر میشی حتی دیگه از سوسک هم نمیترسی . وقتی مادرمیشی دنیات میشه تغذیه آموزش و پرورش ! دیگه وقت نداری یه صبح تا شب بری خرید واسه یه مانتو ...وقتت میشه طلای ۱۰۰۰ عیار...
13 شهريور 1392

دعاهای دلنشین کودکانه

 دعاهای زیر از کتاب سومین جشنواره بین‌المللی "دستهای کوچک دعا" است. این جشنواره سه سال است که در تبریز برگزار می‌شود و دعاهای بچه‌های دنیا را جمع ‌آوری می‌کند و برگزیدگان را به تبریز دعوت و به آنها جایزه می‌دهد. دعاهایی که می‌خوانید از بچه‌های ایران است. لطفاً آمین بگوئید:  آرزو دارم سر آمپول‌ها نرم باشد! (تاده نظر‌بیگیان / ۵ ساله)  خدای مهربانم! من در سال جدید از شما می‌خواهم اگر در شهر ما سیل آمد فوراً من را به ماهی تبدیل کنی! (نسیم حبیبی / ۷ ساله)  ای خدای مهربان! پدر من آرایشگاه دارد. من همیشه برای سلامت بودن او دعا می‌کنم. از تو می‌خواهم با...
8 مرداد 1392

به سلامتی مادر

  به سلامتیه همه مامانایی که هر وقت صداشون می کنیم میگن : جانم ! و هر وقت صدامون میکنن ، میگیم: چیه ؟ ها . . . ؟! یک مادر می تواند ۱۰ فرزندش را نگهداری کند ، اما ۱۰ فرزند نمی توانند یک مادر را نگه دارند ! به سلامتی همه مادر ها . . . به افتخار همه ی مادر های مهربان و دلسوز ، جوانی هایت را با بچگی هایم پیر کردم به موی سپیدت مرا ببخش ، مادر ، ای تمام هستی من ! سلامتی همه مادر ها . . . به سلامتی مادر بخاطر اینکه همیشه از غمهامون شنید اما هیچوقت از غمهاش نگفت . . . به سلامتیه مادرایی که با حوصله ای راه رفتنو یاد بچه هاشون دادن ، ولی تو پیری بچه هاشون خجالت میکشن ویلچرشونو هل بدن ! به سلامتی مادرا که وقتی با ...
8 مرداد 1392

عکس های هنری

ترنمم خوش به حالت که دایی محمودت اینقدر دوست داره و عکسات خوشگل خوشگل درست میکنه.   ترنم پروفسور می شود. مامان فدا برق چشات بشه که با دنیا عوض نمیکنه.دوست داااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااارم. نفس تنگ ماهییت رو محکم نگه دار پیشی نیاد ماهییات رو بخوره ها. اینم کفشدوزک من!!!!!!!!!!!!!!!!! ترنم و بابا حسین مهربونش.بابا  حسین جونی من و مامانیم خیلی دوست دارم اندازه یه عالمه   ...
8 مرداد 1392

ترنم گلم در تابستان92

سلام  مامانی خوشگلم بابت این همه تاخیر منو ببخش درگیر کار و مریضی شما بودم آخه گلم هر وقت می خوای  دندون در آری بد جور تب می کنی و بی اشتها میشی کلی هم لاغر میشی و مامان  یه عالمه غصه میخوره الان4 تا مروارید داری دو تا دوندون پایین دوتا هم بالا که تازه یه کوچولوش زده بیرون خیلی دوست دارم.همه نفس منیییییییییییییییییییییییییییییی. نازگلم اینجا اومدیم خمین خونه بابارحیم و بی بی  اینم بابا رحیم. نازگل من اینجام خمین هست خونه بابابزرگ اینا محمدرضا کامیونش رو آورده شما بازی کنید خیلی دوست داشتی. اینجام  یه چشمه در خان آباد یکی از روستاهای خمین است که اومده  بودیم واسه تفریح. الهی مامان فدای موهات و...
8 مرداد 1392

ترنم کوچولو در سال 92

گل قشنگم امسال عید شما 6 ماهه بودی و ما تصمیم گرفتیم بریم مسافرت .گل نازم  به طور کلی تو مسافرت خیلی خانوم بودی وخیلی اذیت نکردی .ما کرمان ،بم، جیرفت،بندر عباس و یزد رفتیم که خیلی خوش گذشت.با بابا حسین،مامانی، دایی محمود ،دایی احسان ،زندایی الناز وبابامهدی و مامان الهام البته بندر عباس با عمو مهدی(علیدادی)دوست بابا مهدی و خاله آیدا و آرین رفتیم که خیلی خوب بود.البته وقتی از مسافرت اومدیم واکسن 6 ماهگی  شما نازگلم رو زدیم که خیلی اذیت شدی ، سرما هم خوردی و حالت تهوع وتب شدید گرفتی و کلی لاغر شدی الهی فدات بشم خیلی اذیت شدی ایشالله همیشه سالم باشی دلبرم.اینم عکسای نفسم تو سال . ترنم خونه بی بی (شب اول عید) ترنم با دایی احسان ...
21 فروردين 1392